به راه خود
127
6:26سال های سال، دنبال راه محال گشتم سرخورده برگشتم بر فرض مثال، آشفته کویت گشتم شرمنده رویت هستم ول میگردم، الکی میخندم از دویدن خسته م، با من بنشین میدونم چیزی نمیدونم دنیا هست رو شونه م سنگین معجزات را من تنها باور نکردم که من بر معجزه تکیه کردم در جهت باد پر کشیدم از شاخه ای به شاخه ای پریدم من میگندم، الکی میخندم از دویدن خسته م، با من بنشین چون میدونم چیزی نمیدونم دنیا هست رو شونه م سنگین ول میگردم، الکی میخندم از دویدن خسته م، با من بنشین چون میدونم چیزی نمیدونم دنیا هست رو شونه م سنگین به رفیق شفیق و مِی، کبد و دل خود دادم از داده خویش دلشادم در پی زیبا رویان، گر آبروی خود دادم از رفته خویش دلشادم ول میگردم، الکی میخندم از دویدن خسته م، با من بنشین چون میدونم چیزی نمیدونم دنیا هست رو شونه م سنگین من میگردم، الکی میخندم از دویدن خسته م، با من بنشین که میدونم چیزی نمیدونم دنیا هست رو شونه م سنگین