Kargar E Bad Bakht
Abdi Behravanfar
5:47یه ظهر خورشید داغ آفتاب مرده رو سر باغ شال مترسک رو هوا پراز کلاغ ،باغچه ما گندما سوخته از عطش سفره ما سطل ترش سوسکا تو صف همه تو کف ما میخ میخ، گیج علف موشا دارن حال مکنن تو خانه یخچال ما پر از پنیر و پونه برای مرغای باغ بابا خروس همسایه رجز مُخوانه