Rosva
Ali Azimi
4:55تو از هزاره های دور آمدی در این درازنای خون فشان به هر قدم نشان نقش پای توست در این درشت ناک دیولاخ به هر قدم طنین گام های ره گشای توست بلند و پست این گشاده دام گاه ننگ و نام به خون نوشته نامه وفای توست به گوش بیستون هنوز صدای تیشه های توست زهی شکوه قامت بلند عشق که استوار ماند در هجوم هر گزند نگاه کن هنوز آن بلند دور آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور کهربای آرزوست کهربای آرزوست کهربای آرزوست کهربای آرزوست سپیده ای که جان آدمی هماره در هوای اوست به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن سزد اگر هزار بار هزار بار هزار بار هزار بار هزار بار هزار بار بیفتی از نشیب راه و باز رو نهی بدان فراز رو نهی بدان فراز رو نهی بدان فراز رو نهی بدان فراز رو نهی بدان فراز