Mírala Pasar
Calima
3:51بهت گفته بودم دلم میره واست نگفتی که قلبت یجایی اسیره کجایی مگه من عزیزت نبودم آدم بی عزیزش که جایی نمیره تا چشمای من رنگ بارون میگیره همه میگن از روی احساسه شاید چقدر جالبه وقتی با خنده میگم که چشمام به این فصل حساسه شاید به عشق تو از هر کسی دلبریدم تو از من چرا دل بریدی و رفتی به عشق تو روی همه خط کشیدم چرا روی من خط کشیدی و رفتی به یادت بگو گونه هامو نشوره به اشکای بی وقفه عادت ندارم ولی نه تو با گریه هام شاد میشی تو خوشحال باشی شکایت ندارم خیابون شده محرم دردودلهام دلم خوش به این بود هرگز نمیری اگر هم به این شهر برگردی باید سراغم رو از این خیابون بگیری از این شهر رفتی و بعد تو انگار سکوت و غم و غصه لبریزه اینجا نگفتم که هر جا توباشی بهاره ببین چند فصله که پاییزه اینجا به عشق تو از هر کسی دلبریدم تو از من چرا دل بریدی و رفتی به عشق تو روی همه خط کشیدم چرا روی من خط کشیدی و رفتی به یادت بگو گونه هامو نشوره به اشکای بی وقفه عادت ندارم ولی نه تو با گریه هام شاد میشی تو خوشحال باشی شکایت ندارم