Hendeseh
Chaartaar
4:11جاری شو سپردمت به جاده های رها به عمق باران به روح آینه ها مائیم و صراحت کهنه تازه شدن ببین به چشمت زوال خاطره را من و این بی زبانی به راهی بی نشانی فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن جاری شو سپردمت به جاده های رها به عمق باران به روح آینه ها مائیم و صراحت کهنه تازه شدن ببین به چشمت زوال خاطره را کاش جا نماند از قطارش آرزویت ای کاش پا بگیرد راه و رفتن روبرویت من و این بی زبانی به راهی بی نشانی فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن