Cheshmanat Arezoost
Ehaam
4:12پروانه وار میروی بی اختیاری منم نشسته ام خیره به لحظه تمام شدنم صد بار از تو خطا یکبار از من گفته بودم بی تو نمیشکنم، میشکنم بی من مرو ماه تمامم تو میتوانی من نمیتوانم بگو به باران دیگر نبارد خدا ز حالم خبر ندارد بی من مرو ماه تمامم تو میتوانی من نمیتوانم بگو به باران دیگر نبارد خدا ز حالم خبر ندارد به مرداب کشیده مرا شب نیلوفری ات چه کردی ای ظالم با دل من با دلبری ات جایی برای طلوع من در آسمان تو نیست میان این غروب بی رحم خاکستری ات بی من مرو ماه تمامم تو میتوانی من نمیتوانم بگو به باران دیگر نبارد خدا ز حالم خبر ندارد بی من مرو ماه تمامم تو میتوانی من نمیتوانم بگو به باران دیگر نبارد خدا ز حالم خبر ندارد