Bia Benevisim
Mahasti
5:16پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم آخرش زدم قفلو شکستم به خاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم ما که به روزگار روزا رو باختیم همش نشستیم و سوختیم و ساختیم با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم خوشحالم که ای دل باز پر در آوردی تو جمعیت عاشق باز سر در آوردی خوشحالم که ای دل آشتی کردی با عشق باز سر از دیار باور در آوردی ما که به روزگار روزا رو باختیم همش نشستیم و سوختیم و ساختیم با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم آخرش زدم قفلو شکستم به خاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم ما که به روزگار روزا رو باختیم همش نشستیم و سوختیم و ساختیم با حال پریشون عشقو نشناختیم نشناختیم خوشحالم که ای دل باز پر در آوردی تو جمعیت عاشق باز سر در آوردی خوشحالم که ای دل آشتی کردی با عشق باز سر از دیار باور در آوردی ما که به روزگار روزا رو باختیم همش نشستیم و سوختیم و ساختیم با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم آخرش زدم قفلو شکستم به خاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم ما که به روزگار روزا رو باختیم همش نشستیم و سوختیم و ساختیم با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم