Ouj-E-Asman
Mohammad Esfahani
6:25سر خود را مزن اینگونه به سنگ دل دیوانه تنها دل تنگ منشین در پس این بهت گران مدران جامه جان را مدران مکن ای خسته در این بغض درنگ دل دیوانه تنها دل تنگ پیش این سنگ دلان، قدر دل و سنگ یکیست قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکیست دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند نه همین در غمت اینگونه نشاند با تو چون دشمن دارد سر جنگ دل دیوانه تنها دل تنگ دل دیوانه تنها دل تنگ ناله از درد مکن آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن با غمش باز بمان سرخ رو باش از این عشق و سرافراز بمان راه عشق است که همواره شود از خون رنگ دل دیوانه تنها دل تنگ دل دیوانه تنها دل تنگ