Hamzabon
Nooshafarin
4:49با تو میام راه اگه بی عبوره جاده سنگی اگه سوت و کوره ماه اگه نیست، ابر اگه هست چه بیمی تو خستگی ها دل من صبوره با تو میام، با تو میام تا غرور با تو میام با تو به فردای نور وای اگه فردام مث دیروز بشه راهبه میشم تو کلیسای دور نفس گلی با همه عطرای پاک روح بهاری توی ذرات خاک بغض زمین تو نفسات وا میشه با تو از آشوب زمستون چه باک؟ من شبو از جاده جدا میکنم مهتاب شب های بیابون میشم من تو رو تا قصر خدا میبرم قصه اعجاز سلیمون میشم با تو میام، با تو میام تا غرور با تو میام با تو به فردای نور وای اگه فردام مث دیروز بشه راهبه میشم تو کلیسای دور عطر گل یاسو به شب میبرم تا بریزم تو تن شب بوی تو تا ننشینه رو تنت شبنمی چتر موهامو میکشم روی تو با تو میام، با تو میام تا غرور با تو میام با تو به فردای نور وای اگه فردام مث دیروز بشه راهبه میشم تو کلیسای دور با منی و مثل هیاهوی عشق همسفر لحظه فریادمی با تو میام با تو که تکرار من خاطره لحظه میلادمی با تو میام با تو تکامل میاد تو تب عرفانی اندیشه ام بی تو مث جنگلی های وحشی در به در غربت هر بیشه ام با تو میام با تو میام تا غرور با تو میام با تو به فردای نور وای اگه فردام مث دیروز بشه راهبه میشم تو کلیسای دور با تو میام با تو میام تا غرور با تو میام با تو به فردای نور وای اگه فردام مثل دیروز بشه راهبه میشم تو کلیسای دور با تو میام با تو میام تا غرور