Gheseye Bahar

بهاری که تو میگی پشت شیشه است
دل عاشق دردش تا همیشه است
تو گفتی من گلم، قلب تو گلدون
حالا این گل اسیر خاک و ریشه است

نفهمیدم که تنهایی چه سخت بود
ندونستم دلم بی هم نفس بود
تو گفتی عشقمو تو سینه داری
برای قلب من یک وعده بس بود
حالا میخوای بری و دوست نداری
واسه گل تو گلدون جا بذاری
میخوای بهارو از من پس بگیری
با رفتنت زمستونو بیاری

بهاری که تو میگی تو کتاباست
یک قصه ی قشنگ از اوج دریاست
منم عروسک تو قصه بودم
شدم بازیچه ی گرمی دستات

نفهمیدم که تنهایی چ سخت بود
ندونستم دلم بی هم نفس بود
تو گفتی عشقمو تو سینه داری
برای قلب من یک وعده بس بود
حالا میخوای بری و دوست نداری
واسه گل تو گلدون جا بذاری
میخوای بهارو از من پس بگیری
با رفتنت زمستونو بیاری